فروردین ۱۳۶۸ یکی از مهمترین نقاط عطف در تاریخ
جمهوری اسلامی است چرا که در ۸ ام فروردین، آقای منتظری به بهانه انتشار نامه های
اعتراضی اش خطاب به آقای خمینی و هیات اعدام نسبت به حکم اعدامهای فله ای تابستان ۱۳۶۷ در
اخبار شبانگاهی ۵ ام
فروردین رادیو بی بی سی، وادار به استعفا از قائم مقامی رهبری جمهوری اسلامی شد.
البته علت اصلی برکناری آقای منتظری، افشای جریان مک فارلن توسط مهدی هاشمی و بیت منتظری بود ولی نامه های اعتراضی منتظری به اعدامهای فله ای تابستان ۱۳۶۷ که در ۹، ۱۳ و ۲۴ مرداد نوشته شده بودند بعنوان مدارک غیر قابل انکار اعدامهای تابستان ۱۳۶۷، در رسانه های دنیا بازتاب گسترده ای داشت و از طرفی دید مردم را نسبت به مرحوم منتظری نیز تغییر داد و وی را محبوب مردم کرد. نفرت از مرحوم منتظری تا پیش از علنی شدن محتوای این نامه ها بحدی بود که جکهای متعددی درباره وی توسط مردم ساخته شده بود.
البته علت اصلی برکناری آقای منتظری، افشای جریان مک فارلن توسط مهدی هاشمی و بیت منتظری بود ولی نامه های اعتراضی منتظری به اعدامهای فله ای تابستان ۱۳۶۷ که در ۹، ۱۳ و ۲۴ مرداد نوشته شده بودند بعنوان مدارک غیر قابل انکار اعدامهای تابستان ۱۳۶۷، در رسانه های دنیا بازتاب گسترده ای داشت و از طرفی دید مردم را نسبت به مرحوم منتظری نیز تغییر داد و وی را محبوب مردم کرد. نفرت از مرحوم منتظری تا پیش از علنی شدن محتوای این نامه ها بحدی بود که جکهای متعددی درباره وی توسط مردم ساخته شده بود.
سیری
مختصر در افشای مستند اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ در رسانه های دنیا
از اوائل مرداد تا اواخر اسفندماه ۱۳۶۷ اخبار
متعددی درباره اعدام شماری از زندانیان سیاسی در تابستان این سال در رسانه های
دنیا منتشر شد ولی هیچ کدام به اندازه انتشار نامه های اعتراضی آقای منتظری خطاب
به آقای خمینی و هیات سه نفری اعدام نتوانست افکار عمومی دنیا را از شدت و وسعت
این جنایت آگاه کند، نامه هایی که برای اولین بار توسط بنی صدر در رسانه های خارج
از کشور منتشر شد. بنی صدر که منابع زیادی در ایران داشت، ابتدا در تاریخ ۷ شهریور ۶۷، در شماره ۱۸۴ نشریه اش خبر اعدامها را منتشر
کرد. در این خبر آمده است: «تعداد اعدام شدگان ۵۰۰ نفر بوده است که از
هواداران مجاهدین و گروههای چپ بودهاند و اشاره شده است که برای ما اعدامها محرز
هستند اما درباره تعداد و گرایشهای سیاسی منتظر اطلاعات دقیقتر هستیم.»
در
۱۸ مهرماه ۱۳۶۷ تیتر «موج اعدامها، رویه
اعتراض آمیز منتظری و روحانیون» در شماره ۱۸۷ نشریه بنی صدر مشاهده می شود. در این گزارش
خبر رسیده به مرحوم علی بابائی (رئیس دفتر مرحوم طالقانی) درباره اعدامها به همراه
مضمون بخشی از نامه اعتراضی منتظری به خمینی آمده است بدون اینکه اصل نامه ارائه
شود:
«بنابر
خبرها که از داخل می رسند، موجهای اعدام فروکش نکرده اند. صدها نفر اعدام شده اند.
بنابر خبری که به آقای علی بابائی رسیده است شمار اعدام شدگان بر ۲۵۰۰ نفر بالغ است. بنابر همین
خبر منتظری به خمینی نوشته است:
"این
چه کاری است که در زندانها می کنند؟ جمعی خلافی کرده اند و به حبس هایی محکوم شده
اند. سه سال و چهار سال، کمتر یا بیشتر، از مدت محکومیت خود را گذرانده اند. حالا
می آورند اعدامشان می کنند. این برخلاف التزام ما به قانون و تعهد و میثاقهای شرعی
است. چرا باید آنها را برای کاری که نکرده اند، از نو بازخواست و اعدام کنند. این
عمل مشروعیت نظام را به زیر سئوال می برد."
خمینی
به احمد گفته است به او بنویسد: "آقا تذکر شما را در مورد ضد انقلاب وارد نمی
دانند."»
در
شماره ۱۹۱(۱۴ آذر
۱۳۶۷) این نشریه، اولین لیست از
اعدامیان منتشر می شود و سپس در شماره ۱۹۴ (۲۶ دیماه
۱۳۶۷) خبر «دو نامه از منتظری در
مخالفت با اعدامها» درج شده است که بخش دیگری از مضمون نامه های اعتراضی را در خود
دارد:
«وقتی
گزارشی را خواندید که درباره رفتار با زندانیان و اعدامها است، از دلایل نوشتن دو
نامه منتظری به خمینی و شورایعالی قضائی مطلع می شوید. از قرار اطلاع، این دو نامه
در ایران منتشر شده اند. اما تا زمان انتشار، متن آن بدست ما نرسید. مضمون نامه
اینست:
"این
اعدامها به زیان نظام هستند. اگر بعنوان قصاص بعمل می آیند، با بخواست اولیا دم
باشد. یکی از اولیای دم، من هستم و امثال من بسیارند. و اگر به غیر از این عنوان
انجام می شوند، جایز نیست."
توجه
منتظری به این واقعیت که این اعدامها رژیم را به صفت جنایتکار منصف می کنند، جناح
حاکم رژیم را سخت عصبانی کرده است. این دو نامه آنهم پس از موضعی که درباره قتل
سیاسی دکتر سامی گرفت، عصبانیت کسانی را که در خون بیگناهان غوطه میخورند، هرچه
بیشتر برانگیخت.»
در اسفند سال ۱۳۶۷ یعنی ۷ ماه بعد از شروع اعدامهای
وسیع در زندانهای ایران، نامه ای بدون اسم فرستنده از ترکیه بهمراه ۳ نامه اعتراضی آیت الله
منتظری درباره اعدامها به دست بنیصدر میرسد که نویسنده خطاب به وی نوشته بود: «از
این نامه ها در حمایت از حقوق ایرانیان آنطور که صلاح میدانید استفاده کنید.»
به محض رسیدن این نامه ها، آقای
بنیصدر نامه زیر را خطاب به ۵۰ شخصیت
و سازمان حقوق بشر مینویسد و نسخهای از نامه های اعتراضی منتظری را برای آنها می
فرستد:
«در
اواخر ماه ژوئیه، آقای منتظری، جانشین آقای خمینی، دو نامه به او و یک نامه به
هیات سه نفری که از سوی آقای خمینی مامور اعدام زندانیان شده است، نوشته است. هیچ
مدرکی، هیچ شرحی، هیچ شاهدی نمیتواند به صراحت و دقت جمله های سادهای که آقای
منتظری نوشته است، شدت و وسعت جنایاتی را که رژیم خمینی مرتکب میشود، توصیف کند:
-
نامه ها پس از هفت ماه از بندهای سانسور عبور میکنند و به خارج میرسند. خبرنگاری
خارجی که جرات کرده بود یکی از نامهها را با خود بیاورد، بازجوئی کردند و نامهها
را از او ستاندند. رفتاری را که با نامه های «دومین» شخصیت رژیم به «اولین» مقام
آن، میکنند، شدت سانسور را به روشنی تمام تصویر نمی کنند؟
-
با خواندن این نامهها شما نیز تصدیق خواهید کرد که بی رحمی و وحشیگری «کمیسیون
اعدام» که آقای خمینی تشکیل داده است، اندازه نمی شناسد:
همانطور
که آقای منتظری مینویسد، نه قانون، نه انصاف، نه داد، نه دین، نه آئین، رعایت
نشدهاند. دستور «همه را اعدام کنید»، جای اینها همه را گرفته است.
یقین
دارم شما نیز وقتی نامه های آقای منتظری را می خوانید با من هم عقیده می شوید که
در قبال جنایات استثنائی، تدابیر استثنائی باید اتخاذ بشوند. تنها با محکوم کردن
این جنایات، نمی توان از تکرار آنها جلوگیری کرد. شما را به اتخاذ این تدابیر می خوانم.
به نظر اینجانب کارآمدترین تدبیرها، جلب همکاری وسائل ارتباط جمعی در افشای روزمره
این جنایات است. دعوت از دولتها به خودداری از روابطی که از حد عادی فراتر می روند
و نوعی مشروعیت به این رژیم می دهند، تدبیر موثر دیگری است. ابراز همدردی با مردم ایران
و افزایش فشار افکار عمومی برای استقرار صلح قطعی، در افزایش میل مبارزه در مردم
ایران برای استقرار آزادی ها، تاثیر تعیین کننده دارد.
با احترام – ابوالحسن
بنی صدر»
اصل اولین نامه منتظری خطاب
به خمینی در شماره ۱۹۸ (۲۲ اسفند ۱۳۶۷) و
دو نامه دیگر در شماره ۱۹۹
(۷
فروردین ۱۳۶۸) نشریه بنی صدر
منتشر شدند و دفترش نیز نامه ها را در اختیار رادیوهای
ایرانی خارج از کشور قرار می دهد و ترجمه نامه ها را نیز به مطبوعات غرب می فرستد
و از جمله روزنامه لوموند خلاصه نامه را منتشر می کند. رادیو بی بی سی در ۵ فروردین سال ۱۳۶۸ نامه ها را منتشر می کند که
منجر به نامه تند منصوب به خمینی در ششم فروردین و در نهایت برکناری منتظری در هشتم فروردین می شود.
رسیدن اسرارآمیز نامه های منتظری به خارج از ایران؛
افشای نقض حقوق بشر یا توطئه رژیم؟
در آن زمان از سوی تریبونهای رسمی رژیم عنوان شد که نامه
های اعتراضی منتظری توسط بیت ایشان برای رادیو بی بی سی ارسال شده است و ایشان
اسرار نظام را فاش نموده اند. آقای منتظری نیز بطور مثال در صفحات ۳۹۶، ۳۹۷ جلد نخست کتاب «دیدگاهها» این اتهام را
رد کرده اند:
با این حال در کتابی با عنوان «واقعیتها و قضاوتها»
که توسط یکی از شاگردان ایشان چاپ شد و در سایت آقای منتظری نیز قرار داده شده است، انتشار نامه ها توسط
رادیو بی بی سی، توطئه ای از سوی رژیم عنوان شده است! (بخش دوم، فصل اول کتاب؛ که
در عکسهای زیر آورده شده است)
احمد منتظری نیز در اصلاحیه بیت
منتظری خطاب به سایت پیک نت که در ۱۸
اسفند ۱۳۹۰ منتشر شده است، انتشار نامه ها در
رادیو بی بی سی را توطئه رژیم خوانده است. از قرار در صفحات ۱۷۳ و ۱۷۴ کتاب «واقعیتها و قضاوتها» سندی منتشر شده است که در نسخه
اینترنتی آن وجود ندارد و آقای
منتظری متن آنرا در اصلاحیه خطاب به پیک نت آورده است:
« وزارت
اطلاعات با همکاری دستیار خبرنگار بی بی سی در تهران آقای علیرضا نوذری تصمیم به گرفتن
این نامه از دفتر آیت الله منتظری و پخش آن از بی بی سی را داشته اند. آقای علیرضا نوذری در دهۀ فجر
سال ۱۳۶۷ به دفتر
آیتالله منتظری در قم مراجعه کرده و ساعتها اصرار در گرفتن نامۀ مربوط به اعدام های
۶۷ را داشته
است، که موفق نمی شود و با ناراحتی از دفتر بیرون می رود. طبق این سند آقای پورعزیزی سرپرست
ادارۀ کل مطبوعات و رسانه های خارجی به آقای امین زاده معاون مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت
ارشاد گزارش نموده است که وقتی به دلیل تخلف از قانون وزارت ارشاد مانع رفتن آقای علیرضا
نوذری دستیار خبرنگار بی بی سی به قم می شود، شخصی به نام آقای فرجی از وزارت اطلاعات
با آقای پورعزیزی تماس می گیرد و اظهار می دارد:
«آقای
نوذری با آیتالله منتظری کار شخصی دارد و ما در جریان هستیم و با توجّه به این نکته،
شما به ایشان اجازۀ مراجعه به دفتر آقای منتظری را بدهید.»
حال سؤال اینجاست که دستیار خبرنگار بی بی سی در
تهران چه کار شخصی با آیتالله منتظری داشته که با وزارت اطلاعات هماهنگ کرده است؟! با توجّه به حوادث بعدی، این
مسئله به اثبات می رسد که وزارت اطلاعات از طریق دستیار خبرنگار بی بی سی، قصد داشته
این نامه را از دفتر آیتالله منتظری بگیرد و آن را پخش کند و پس از آن القاء کند که
دفتر آیتالله منتظری با بی بی سی در ارتباط است.»
درباره روایتهای کتاب «واقعیتها و قضاوتها» و اصلاحیه احمد
منتظری دو نکته و نقد مهم وجود دارد:
1- بر فرض صحت اتهام
همکاری خبرنگار بی بی سی با وزارت اطلاعات آنهم براساس سندی که اثری از آن در کتاب
نیست، از این نکته غفلت شده است که وزیر اطلاعات و مقامات بالادست وی در رژیم با
توجه به رسوایی ناشی از انتشار این نامه ها در رسانه های دنیا مخالف انتشارشان
بوده اند، زیرا مدتی قبل، بنابر نامه بنی صدر خطاب به فعالان و سازمانهای حقوق بشر
که در بالاتر آورده شد، خبرنگاری فرانسوی که می خواست یکی از نامه ها را از ایران
خارج کند، دستگیر کردند و نامه را از او گرفتند. بر فرض صحت اتهامی که به آقای
نوذری خبرنگار بی بی سی وارد شده است، برای اثبات رابطه دفتر آیت الله منتظری با
بی بی سی گرفتن نامه توسط آقای نوذری از دفتر آیت الله منتظری کافی بود.
2- در کتاب «واقعیتها و قضاوتها» آمده است: «چند
روز پيش از اين واقعه، خبر نامه مزبور در روزنامه انقلاب اسلامى در تبعيد (ارگان
بنى صدر رئیس جمهور فراری) و در يك نشريه ديگر منعكس شده بود.»
در حالیکه در دو شماره ۱۸۷ (۱۸ مهرماه ۱۳۶۷) و ۱۹۴ (۲۶ دیماه ۱۳۶۷) خبر نامه های منتظری به همراه مضمون آنها و اصل نامه ها به ترتیب در ۲۲ اسفند ۱۳۶۷ و ۷ فروردین ۱۳۶۸ منتشر شدند. انتشار مضمون نامه ها در مهرماه و دیماه که صحتشان بعد
از انتشار اصل نامه ها تائید شد، نشان می دهد که نویسنده تا چه اندازه از واقعیتهای
تاریخی بی اطلاع بوده است و
از روی این بی اطلاعی و البته توهم توطئه به کسانی که اطلاعات و اسناد درباره
اعدامها را به خارج کشور می رساندند، جفا کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر